مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:19180 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

آيا جمع بين دنيا و آخرت امكان پذير است؟
گرچه جمع بين دنيا و آخرت امكان پذير است، چنان كه اولياي الهي دنيا را وسيلة رسيدن به اهداف والاي اخروي مي دانستند؛ امّا به حسب عادت و مشاهده، گرايش به يكي از آن دو ماية دوري از ديگري خواهد بود، بر اين پايه امير مؤمنان(ع) در كلامي زيبا مي فرمايد: «إنّ الدّنيا والاخرة عَدُوّان مُتفاوتان، وسَبيلان مختلفان، فمن أحبّ الدّنيا وتولاّها أبغض الاخرة وعاداها، وهما بمنزلة المشرق والمغرب وماش بينهما؛ كلّما قرُب من واحد بَعُدَ من الاخر، وهما بعدُ ضرّتان» (نهج البلاغه، حكمت 103)؛ [دنيا و آخرت، دو دشمن ناهماهنگ و دو راه جداي از يكديگرند؛ كسي كه دنيا را دوست داشت و به آن دل بست آخرت را دشمن داشته و به آن دشمني كرده است. آن دو مانند خاور و باختر هستند كه روندة بين آنها هر چه به يكي نزديك شود از ديگري دور مي گردد. دنيا و آخرت اختلافشان به دو زن مي ماند كه يك شوهر داشته باشند كه هرگز با يكديگر سازگار نشوند.]

حضرت علي(ع) در خطبه اي رسول خدا(ص) را چنين وصف مي فرمايد: «عُرضت عليه الدّنيا فأبي أن يقبلها، وعلم أنّ الله سبحانه أبغض شيئاً فأبغضه، و حقَّر شيئاً فحقّره، وصغّر شيئاً فصغّره …»؛ [دنيا به رسول گرامي(ص) پيشنهاد شد، او از پذيرش آن امتناع ورزيد و دانست كه خداوند سبحان چيزي را دشمن داشته او هم آن را دشمن داشت و خداوند چيزي را كه خوار دانسته او هم آن را خوار دانست و خداوند چيزي را كوچك شمرده او هم آن را كوچك شمرد …]؛ «ويكون السّتر علي باب بيته فتكون فيه التّصاوير فيقول: «يا فلانة ـ لإحدي أزواجه ـ غيبّيه عنّي، فإنّي إذا نَظَرتُ إليه ذكرت الدّنيا وزخارفها» (نهج البلاغه، خطبة 160.) [بر درخانه اش پردەاي كه در آن صورت‎ها نقش شده آويخته بود پس به يكي از همسرانش فرمود: اين پرده را از نظر من پنهان كن؛ زيرا وقتي به آن مي نگرم دنيا و آرايش‎هاي آن را به ياد مي آورم]؛ زيرا دوستي دنيا زمينه آغاز انحراف و لغزش است. دنيا محبوبي دروغين است و در آخرت همه پيوندهاي دروغين گسسته خواهد شد.

امير مؤمنان(ع) از آزمون مراحل گونه گون دنيا سرافراز خارج شده، و آن را سه طلاق داد و رها كرد و به دنيا چنين گفت: «غُرّي غيري لا حاجة لي فيكِ قد طلّقتكِ ثلاثاً لا رجعةَ فيها! فعيشكِ قصير و خطركِ يسيرٌ و أملُكِ حقيرٌ» (همان، حكمت 77)؛ [ديگري را بفريب كه مرا به تو نيازي نيست. تو را سه طلاقه گفته ام كه در آن بازگشت نيست. زندگاني تو كوتاه، اهميّت تو اندك و آرزوي تو پست است.]

آن كس كه رو به آخرت آورد به چنين نغمه اي مترنّم است: «صبراً علي قضائك، يا ربّ لا إله سواك يا غياث المستغيثين، مالي ربّ سواك و لا معبود غيرك، صبراً علي حُكمك يا غياث من لا غياث له، يا دائماً لا نفاد له …» (موسوعة كلمات الإمام الحسين(ع)/510)

امير المؤمنين(ع) در همة حالات عمر، دنيا را سه طلاقه كرده بود؛ چه در زمان كشاورزي و باغداري، چه در زمان حكومت، چه در زمان جنگ و چه صلح و چه ساير اوقاتي كه ظاهراً به امور دنيا اشتغال داشت. او به طور كلي فرزند دنيا نبود. از اين رو مي فرمود: شما هم فرزند آخرت باشيد، نه فرزند دنيا: «فكونوا من أبناء الاخرة، ولا تكونوا من أبناء الدّنيا، فإنّ كلّ ولدٍ سيُلحَق بأبيه يومَ القيامة» (نهج البلاغه، خطبة 42)؛ [همانا هر فرزندي به زودي در روز قيامت به پدرش مي پيوندد.]

: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 4 (معاد در قرآن)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.